2024/04/25

رمز مهاجرتی موفق به کانادا در چیست؟ (بخش دوم)

برابریِ زن و مرد در محل کار و شیوه ی ارتباط با مدیر خانم

کارلوس در تیمی کار می‌کرد که بقیه ی اعضای آن کانادایی بودند. رئیس شرکت به اعضای تیم توضیح داد که باید چه کاری انجام دهند و بعد از آن‌ها خواست که کار را بین خودشان تقسیم کنند و کار را انجام دهند. آلیس _یکی از اعضای تیم_ ابتکار عمل را به دست گرفت و شروع به سازماندهی کار کرد و همگی تصمیم گرفتند که چه کسی چه بخشی از کار را انجام دهد.

در جلسه‌ی بعدیِ تیم، کارلوس تنها کسی بود که کارش را انجام نداده بود. دلیلش این بود که نمی‌توانست با خودش کنار بیاید که یک زن، برای انجام کارها او را هدایت کرده باشد. به همین دلیل تصمیم گرفته بود که صبر کند تا خودِ آقای رئیس به او بگوید که چه کاری انجام دهد.

 

سال‌هاست که موضوع برابری زنان در محل کار، یکی از موضوعات حساس آمریکای شمالی است. دو نسل قبل، زنان کانادایی در خانه می‌ماندند و وظیفه‌ی آن‌ها مراقبت از خانواده بود. اما امروزه اکثر زنانِ جوان، ترجیح می‌دهند حداقل به صورت پاره‌وقت کار کنند. در واقع، امروزه بیش از ۵۰ درصد دانشجویانی که خود را آماده‌ی کار در زمینه‌های حقوقی و پزشکی می‌کنند، بانوان هستند.

 

در کانادا، زنان در تمام بخش‌های بازار کار، مشغول به کارند. و اگرچه هنوز تعداد کل زنان شاغل _به نسبت_ کمتر از مردانِ شاغل است، اما امروزه تعداد این زنان از گذشته خیلی بیشتر است. به علاوه، امروزه تعداد زیادی از زنان در سطوح متوسط و ارشدِ مدیریتی مشغول به کارند.

کاتالینا دوک، مدیر برنامه‌ی رهبری فارغ التحصیلان در بانک سلطنتی کانادا، می‌گوید:« در کلمبیا عادت کرده بودم مردان را در جایگاه‌های بالاتری ببینم. در آن‌جا زنان زیادی در حوزه‌ی مدیریت کار نمی‌کنند. اما در کانادا فرصت‌های کار مدیریتی برای خانم‌ها از جاهای دیگر بیشتر است. نگاهی که در بانک سلطنتی کانادا به زنان داریم از نگاهی که در کلمبیا به زنان می‌شود  متفاوت است. بانک سلطنتی کانادا قدر مهارت‌های شما را می‌داند به رشد شما کمک می‌کند. من این جا زنان بسیاری را می‌بینم که در پست‌های مدیریتی کار می‌کنند و مسئول تصمیم‌گیری‌های بزرگی هستند.

 

اگر شما مردی باشید که از این که یک خانم برای او تصمیم گیری کند خوشش نیاید _ولی مدیر تان یک خانم باشد_ باید حتما محل کارتان را عوض کنید. اگرچه هنوز هم برخی آقایان، کار کردن زنان را تهدیدی برای خودشان می‌دانند، اما اکثر مردان امروزه پذیرفته‌اند که خانم‌ها همکارانی برابر با خودشان در محل کار هستند و این گروه از مردان روابطِ کاریِ دوستانه‌ای با همکارانِ مونث‌شان دارند.

 

نکاتی درباره‌ی کار در کانادا: امروزه به نسبت قبل زنان زیادی در محیط‌های کانادایی در عرصه‌های مدیریت شرکت‌ها و تمام سطوح دیگر مشغول به کارند.

مدیر های خانم، همان انتظاراتی را از کارمندان خود دارند که مدیر های مرد دارند. نشان دادنِ رفتار مناسب از سوی شما، باعث می‌شود احساس شرمندگی و تنش در محل کارتان به حداقل برسد. در این زمینه باید چند نکته را به آقایانی که مدیر شان خانم است یادآوری کنیم:

 

  • مدیر شما مانند هر مدیر دیگری خودش تعیین می‌کند که روابط کاری شما چقدر باید رسمی یا غیررسمی باشد.
  • بگارید مدیر تان زمان انجام کارها و سرعت پیشرفت کار را به شما دیکته کند.
  • به مدیر خانم‌تان همان قدر احترام بگذارید که به مدیر ان مرد می‌گذارید. قاعده‌ی کلی در محل کار این است که باید با هر کس بر اساس پست و موقعیتی که دارد برخورد کرد و نه بر مبنای جنسیت او.
  • هرگز فکر نکنید که چون مدیر تان خانم است، به مهربانی یا کمک شما نیاز دارد. هرگز این جمله را نگویید که «چون خانم هستید، تصور کردم شاید به کمک یک مرد نیاز داشته باشید».

با دیدن برخورد دوستانه‌ی هر خانم در محل کارتان آن‌ را رفتار عاشقانه فرض نکنید. فراموش نکنید که کانادایی‌ها از خیلی فرهنگ‌های دیگر کمتر رسمیند و همکاران معمولا حرف‌های دوستانه‌ی زیادی به هم می‌گویند. و این خیلی طبیعی است که مردان و زنان با هم دوست باشند.

 

به وقت دیگران احترام بگذارید و هرگز دیر نکنید!

الیزابت دو تحلیل گر جدید در واحد خود استخدام کرده بود. یکی از آن‌ها آرتی و دیگری فجر نام داشت و هر دو اهل اندونزی بودند. او می‌خواست ورود این همکاران جدید را خوش‌آمد بگوید و به همین دلیل تصمیم گرفت در خانه‌اش برای آن‌ها یک مهمانی شام برگذار کند. او هشت  نفر از همکاران دیگر را نیز برای ساعت ۷ عصر به منزلش دعوت کرد. هشت نفر کانادایی، دقیقا راس ساعت رسیدند. اما هیچ خبری از آن دو همکارِ جدید نبود. الیزابت نگران شده بود که مبادا آرتی و فجر، گم شده باشند یا برایشان اتفاقی افتاده باشد. در نهایت، ساعت هشت و ربع زنگ در به صدا درآمد و آن دو نفر با خونسردی تمام و با لبخند وارد شدند و هیچ اهمیتی به نگاه‌های ناراحتِ همکاران خود ندادند.

 

در کانادا وقت اهمیت زیادی دارد. از نظر ما، وقت بسیار ارزشمند و کمیابی است. کانادایی‌ها به سرعت عمل و وقت شناسی بسیار اهمیت می‌دهند. بسیاری از کسانی که از فرهنگ‌های خارج از آمریکای شمالی می‌آیند، زمان را به آهستگی و کندی می‌گذرانند. مثلا اندونزی‌ها اصطلاحی دارند به اسم «زمانِ خرگوشی». آن‌ها اهمیت زیادی به زمان نمی‌دهند و می‌گویند چیزی که زیاد است وقت است. اگر کاری را امروز نتوانستی انجام دهی، خب فردا هم می‌توانی انجام دهی.

 

کانادایی‌ها اصلا درک نمی‌کنند که چطور ممکن است کسی به زمان اهمیت ندهد. به همین خاطر، اگر کسی نسبت به زمان متعهد نباشد از او بسیار ناراحت می شوند. اگر برای ساعت هفت عصر به جایی دعوت شده‌اید، از شما این انتظار می‌رود که ساعت هفت به محل برسید. این موضوع حتی برای مهمانی شام نیز بسیار اهمیت دارد، زیرا ممکن است میزبان، غذای خاصی پخته باشد که باید ساعت خاصی سرو شود. برای رویدادهای اجتماعی که قرار نیست کسی منتظر کسی باشد، ۱۰ تا ۱۵ دقیقه تاخیر ایرادی ندارد اما دیرتر از این زمان به هیچ عنوان قابل قبول نیست. تنها استثنایی که در این زمینه وجود دارد، مهمانی‌هایی‌ست که ساعت پذیرایی مشخص نشده و فقط گفته شده که مثلا «ساعت ۵ تا ۷ به صرف نوشیدنی».

 

کانادایی‌ها زمان را خطی می‌بینند و کارها را به ترتیب و یکی پس از دیگری انجام می‌دهند. آن‌ها به مدیریت زمان بسیار اهمیت می‌دهند و برای برنامه‌ریزی کارهای خود و تهیه‌ی جدول‌های زمان‌بندی، در کارگاه‌های مختلف شرکت می‌کنند و کتاب‌های مختلفی می‌خوانند تا یاد بگیرند که چگونه کارهایشان را تنظیم کرده و به کارهای مختلف، وقت مناسبی را اختصاص بدهند. آن‌ها با استفاده از تقویم و نرم افزارهای مختلف، همیشه زمان را تحت کنترل دارند و همواره به دنبال آن هستند که کارهایشان را سریع‌تر انجام دهند تا در وقت خود صرفه جویی کنند.

نویسنده ی مقاله:

لیندا گلدمن

error: Content is protected !!