پیشنهاداتی برای اصلاح برنامهی اسپانسرشیپ والدین در سال ۲۰۲۰
ماه ژانویه معمولا برای مهاجرانی که مایل هستند از طریق برنامهی اسپانسرشیپ والدین و مادربزرگ/پدربزرگها یا PGP اسپانسر اعضای خانواده خود شوند ماه نویدبخشی است. اما با تغییراتی که در خبر قبلی به اطلاع شما همراهان گرامی رسید و نیز نتایج انتخابات فدرال اخیر کانادا، هنوز مشخص نیست برنامهی PGP کانادا چه وقت از سال 2020 آغاز به کار خواهد کرد و فرایند رسیدگی به درخواستها چگونه خواهد بود. از این رو میتوان به فکر راههای نوآورانه برای بهبود PGP بود. مثلا دولت فدرال میتواند یک پایلوت سرمایهی انسانی جدید برای برنامهی اسپانسرشیپ والدین ایجاد کند.
محاسن و معایب PGP
کانادا قصد دارد بین سالهای 2019 تا 2021 از طریق برنامهی مهاجرتی PGP، 21000 نفر را جذب کند. این برنامه تنها حدود 6 درصد مهاجران تازه وارد به کانادا را پوشش میدهد چرا که مزایای اقتصادی مهاجرت از این طریق به قوت سایر مسیرهای مهاجرتی نیست. برای کانادا به صرفهتر این اسست که از همسران و اعضای خانوادهی مهاجران اصلی و نیز پناهندگانی که در سنین پایین و جوانی به کانادا مهاجرت میکنند استقبال کند چرا که این افراد در مقایسه با والدین و مادر/ پدربزرگها ساعات طولانی تری را صرف کار کرده و در نتیجه مالیات بیشتری عاید دولت کانادا خواهند کرد.
علاوه بر این باید در نظر داشت که سیستم خدمات درمانی در کانادا بیشتر از ناحیهی دولت اداره میشود و وقتی افراد زمان بیشتری را در کانادا کار کنند، چنانچه در آینده به بیماری مبتلا شده و یا به هر نحو نیاز به خدمات درمانی داشته باشند، دولت آن را به راحتی تقبل خواهد کرد. از سوی دیگر، والدین یا مادر/پدربزرگهای مهاجران در سنینی وارد کانادا میشوند که بیشتر از همیشه به مراقبتهای درمانی نیاز دارند و این در حالی است که تا به حال به جامعه کانادا خدمتی نکرده و به دولت مالیاتی ندادهاند.
اما این تمام ماجرا نیست؛ استقبال کانادا از مادر/پدربزرگها از لحاظ اقتصادی توجیه پذیر است. والدین و پدر/مادر بزرگهای مهاجران میتوانند به آنها در مراقبت از کودکان نقش داشته باشند و بدین ترتیب به فرزندان خود در کاهش هزینهها و کار کردن بیشتر کمک کنند. همچنین با کار کردن در کانادا به درآمد خانوار هم کمک میکنند. اگر به این نکته توجه کنیم درمییابیم که چرا دادههای سرشماری 2016، نرخ مالکیت خانه در بین خانوادههای مهاجران ( با 69 درصد) و نیز درآمد سالانه خانوارها (85000 دلار کانادا) مشابه خانوارهای کانادایی متولد خود کانادا است. نکتهی مهمتر این است که خانواده سنگ بنای جامعه است و والدین و پدر/مادربزرگها با ساختن خانوادهای مستحکمتر به ساختن جامعه کانادایی مستحکمتر کمک میکنند.
با توجه به اینکه در ژانویه 2019 حدود صد هزار نفر فرم درخواست اسپانسرشیپ را پر کرده و با هم بر سر 21000 موقعیت اسپانسری به رقابت پرداختند، کانادا نمیتواند همه را راضی نگه دارد و به همین دلیل اسپانسرشیپ والدین و پدر/مادربزرگها یا به اختصار PGP بسیاری را ناامید کرده است.
دولت فدرال کانادا به محدودیتهای رویکردهای مختلفی که برای رسیدگی به درخواستهای PGP به کار برده واقف است. پیش از این، از سیستمی استفاده میکرد که در آن اولویت با هر که زودتر اقدام میکرد بود. ناکارآمدی این سیستم باعث شد که در سال 2011 حدود 165000 فرم درخواست رسیدگی نشده روی هم جمع شود.رسیدگی به این درخواستها تا بیش از پنج سال هم به طول میانجامد و این بدین معنی است که بسیاری از والدین با پدر/مادر بزرگها متاسفانه تا پیش از رسیدگی به درخواستها از این دنیا میرفتند و داغ پیوستن به اعضای خانوادهی خود را برای همیشه روی دل آنها میگذاشتند.
برای رفع این مشکل دولت کانادا در سال 2011 اعلام کرد که موقتا درخواستهای جدید PGP را متوقف میکند و سقف جذب سالانهی مهاجر از طریق PGP را از 15000 در سال 2012 به 25000 در سال 2013 رساند و سپس آن را به تعداد کنونی کاهش داد. در سال 2017 دولت کانادا از یک سیستم لاتاری اسپانسرشیپ والدین رونمایی کرد؛ در این سیستم متقاضیانی که علاقه مند به اسپانسر شدن برای اعضای خانواده خود میبودند 30 روز فرصت داشتند تمایل خود را اعلام کنند و دولت به صورت تصادفی، درست مانند سیستم لاتاری گرین کارت آمریکا، آنها را انتخاب میکرد و از آنها برای اسپانسر شدن دعوت مینمود.
البته این رویکردی نوآورانه برای کانادا بود اما محدودیتهایی هم داشت. متقاضیان حتی نمی دانستند که کدام اعضای خانواده شان قادر خواهد بود به کانادا بیاید. همچنین، متقاضیانی بودند که اسپانسر شدن برای والدین یا پدر/مادربزرگهای خود را جدی نمیگرفتند و علیرغم انتخاب شدن برای آوردن آنها به کانادا اقدامی نمیکردند و متاسفانه باعث میشد که تاخیرهایی ایجاد شود و آنهایی که واقعا حقشان بود از این فرصت بینصیب بمانند.
چند پیشنهاد به دولت کانادا
میتوانیم برای سال 2020 انتظار نوآوریهایی را در سیستم PGP داشته باشیم. از آنجایی که تقاضا برای اسپانسرشدن فراتر از جایگاههای موجود است، کانادا نمیتواند خانوادهی همهی مهاجران را به کانادا بیاورد. اما میتواند اقداماتی را انجام دهد. اول اینکه رویکرد ابراز تمایل را کنار گذاشته و از مدل مبتنی بر درخواست استفاده کند. بدین ترتیب ذینفعان این ماجرا (مهاجرانی که اسپانسر میشوند و اعضای خانوادهی آنها که اسپانسری آنها را قبول میکنند) از قبل میدانند که چه زمانی قرار است فرم درخواست اسپانسرشیپ توسط دولت جمع آوری شود و اسناد و مدارک خود را آماده میکنند. وقتی موعد مقرر فرا میرسد، دولت فدرال باید برای ارائه فرم درخواست الکترونیکی یا کاغذی زمان کافی در اختیار اسپانسرها قرار دهد. برای اینکه دردسری هم برای دولت ایجاد نشود، دولت میتواند تلاشهایی را انجام دهد و از متقاضیان هزینههایی را تمام و کمال دریافت کند تا فقط متقاضیانی که واقعا قصد اسپانسر شدن را دارند تقاضا ارائه کنند.
دوم اینکه دولت میتواند سطح مهاجرت را بر اساس تعداد درخواستهایی که دریافت میکند تنظیم کند. این امر مستلزم انعطافپذیری بیشتر برای جذب 10000 درخواست PGP اضافی در سال خواهد بود. سوم اینکه دولت کانادا میتواند همچنان Super Visa را ادامه دهد؛ سوپرویزا یا ویزای سوپر یک ویزای مالتیپل یا چندگانه است که به والدین و پدر/مادر بزرگها اجازه میدهد تا سقف 10 سال هر چقدر که میخواهند به کانادا رفت و آمد کنند. البته سوپرویزا در معرض انتقاداتی هم قرار دارد چرا که دارندگان آن را به داشتن بیمهی سلامت خصوصی که در توان مالی خیلیها نیست ملزم میکند اما در ازای دریافت آن خیلیها مطمئن میشوند که در کنار عزیزانشان خواهند بود.
چهارم اینکه دولت کانادا میتواند رویکردهای نوآورانهتری را برای مدیریت PGP به کار ببرد. علیرغم تلاشهایی که در سالهای اخیر برای بهبود PGO انجام شده یکی از دلایل موفقیت بالای سیستم مهاجرت کانادا تمایل دولت کانادا برای یافتن راه حلهای جدید برای چالشهای طولانی مدت است. رونمایی از سیستم اکسپرس انتری در ژانویهی 2015 شاهدی بر این مدعاست.