بیشتر مهاجران به محض ورود به سرزمین جدید شروع به جستجوی راههای مختلف برای ورود به رشته تحصیلی و دانشگاه جدید میکنند.
در این باره باید دو نکته گفته شود:
نکته ی اول: که آیا منطقی به نظر میرسد که در بدو ورود و بدون آشنا بودن با نیازهای شغلی جامعه جدید نسبت به ادامه تحصیل اقدام کنیم؟
نکته ی دوم: دلیل ما برای ادامهی تحصیل چیست؟ این سؤال به نظر ساده میآید اما افراد زیادی هستند که حتی در خلوت خودشان پاسخی برای این پرسش ندارند.
یادمان باشد که بیشتر مهاجران در دهه چهارم زندگی خود وارد کشور جدید میشوند و در اینباره دو نکته را باید در نظر داشت.
اول اینکه الگوهای ادامه تحصیل در کانادا بطور کلی با ایران متفاوت است. انگیزههایی که در ایران افراد را به سمت تحصیل سوق میدهد اصولا در کانادا یا وجود ندارند یا دارای تفاوتهای اساسی هستند.
دوم اینکه آیا ادامه تحصیل در دههی چهارم و پنجم زندگی نقشی در رشد و پیشرفت شغلی، اجتماعی و اقتصادی فرد دارد یا خیر؟ اگر که نه، پس چرا باید هزینه و وقت خود را صرف آن کرد؟ و اگر که بله، جایگاه و اولویتی که ادامه تحصیل در زندگی فرد دارد کجاست و چگونه است ؟
یکی از مسائلی که در بین افراد تحصیلکرده در کشورهای در حال توسعه عمومیت دارد فاصله و شکاف عمیقیست که بین رشته تحصیلی و علاقه های شخصی وجود دارد. و این مسئله باعث میشود مهاجران عموما در سالهای اولیهی بعد از ورود به کانادا به دنبال علایق خود بروند و مثلا آرزوهای خود برای تحصیل در موسیقی، پزشکی، سینما،،، را به واقعیت تبدیل کنند.
هرچند که به دنبال رویاها رفتن قطعا کار باارزشی است، اما این کار باید به همراه در نظر گرفتن واقعیتهای زندگی باشد. در این میان مهاجرانی هم هستند که با این تصمیم بزرگ به سادگی کنار نمیآیند و تا مدتها درگیر آن میشوند. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که تصمیم برای ورود به یک حرفه جدید _آن هم با ضعف زبان و در یک کشور جدید_ تصمیمی بسیار بزرگ است و نیاز به انگیزههای بزرگ دارد، اگر انگیزه موجود باشد و به صورت منطقی برنامهریزی شود، میتواند موفقیتآمیز باشد.اما به یاد داشته باشید که این یک برنامهی بلند مدت است و نباید در بازهی زمانی کوتاه به آن نگاه کرد. از طرف دیگر، این تغییر رشته اگر با انگیزههای کافی و کسب مهارتهای زبانی و ارتباطی کافی صورت نگیرد باعث سرخوردگی و احساس شکست میشود.
بنابراین توصیه میشود قبل از تغییر رشته در مورد آن تحقیق کنید و اگر پا به این راه سخت و طولانی گذاشتید، مطمئن قدم بردارید و با برنامه پیش روید.
گاهی اوقات علایق شخصی و رشتهی انتخابی فرد در گذشته یکی بوده و مهاجران تصمیم میگیرند همان رشته را در مقاطع بالاتر ادامه دهند. در این مورد نیز نیاز به تحقیق و مشاورهی دقیق هست. آیا صرف هزینه، زمان و انرژی برای چند سال دیگر خواهد توانست شانس من برای دستیابی به موقعیتهای شغلی بهتر را افزایش دهد یا نه؟ آیا بهتر است تمرکز خود را بر روی تقویت زبان بگذارم و بعنوان کارشناس یا تکنسین در همان مقطع تحصیلی که قبلا پشت سر گذاشتهام مشغول به کار شوم؟
پاسخ به این پرسش راهگشا خواهد بود. گاهی وقتها مشکل Over Qualify بودن برای مهاجران سدی برای اشتغال آسان آنها میشود و ممکن است فرد با داشتن مدرک لیسانس شانس بیشتری برای استخدام داشته باشد تا داشتن مدرک فوق لیسانس یا دکتری.
[مهارت یا تحصیل بیش از میزان لازم یا اور کوالیفای (انگلیسی: Over qualification)، عبارت است از آنکه در بازار کار، مدیران کسانی که بهصورت تخصصی در یکرشته مهارت یا تحصیل بیش از میزان لازم را پی گرفتهاند فرد بیشازحد ماهر میدانند که این مسئله خیلی خوشایند نیست زیرا احتمال جدایی فرد و نارضایتی شغلی وی را زیاد میکند و به عبارتی توانمندی فرد بیشازحد ماهر بیشتر از نیاز سازمان است و به خاطر این تحصیل بیشتر، باید «حقوق» و «امتیازهای بیشتر» را برای ایشان در نظر بگیرند.]
به الگوهای توزیع دستمزد بین سطوح مختلف تحصیلی در کانادا نگاهی دقیق بیندازید. به راحتی روشن میشود که الگوهای خاورمیانه در این جا صدق نمیکنند، درواقع حرف اول را کسانی میزنند که از مهارتهای بالاتری برخوردار هستند. یک تکنسین ممکن است تا دو برابر یک مهندس درامد داشته باشد. بنابراین چرا برای مثال یک تکنسین برق که از ایران به کانادا مهاجرت کرده و به کار خود نیز علاقهمند است و دارای مهارتهای کافی نیز هست به دنبال ادامه تحصیل برود ؟
در این موارد بهترین، تاثیرگذارترین و سریعترین راهکار این است که فرد مهارتهای زبانی خود را افزایش دهد، با انجمنهای حرفهای و تخصصی خود ارتباط برقرار کند، دانش و مهارتهای خود را به روز کند و سعی کند علاوه بر پر کردن رزومه برای درخواست کار مجوزهای لازم برای خوداشتغالی را نیز دریافت کند و بتواند خود بعنوان پیمانکار جزء با شرکتها طرف قرارداد شود و به جای اینکه در رویای ادامه تحصیل باشد وارد فرایند تولید و پیشرفت اقتصادی کشور جدید شود. و خواهد دید که این کار میتواند به سرعت او را در جهت فراهم کردن امنیت اجتماعی و اقتصادی و داشتن آیندهی مطمئن سوق دهد.