PhD که در زبان فارسی به آن دوره دکترای تخصصی گفته میشود، مخفف عبارت «philosophiae doctor» در زبان لاتین به معنای دکتری در فلسفه است که امروزه از آن برای نشان دادن بالاترین درجه یا مدرک علمی دانشگاهی (آکادمیک) در یک زمینه و یا علم خاص استفاده میشود. مدرک PhD یا دکترای تخصصی بیشتر در رشتههای علوم پایه، کشاورزی و منابع طبیعی، فنی و مهندسی، هنر و علوم انسانی وجود دارد اگرچه دریافت چنین مدرکی برای رشتههای دیگری از جمله علوم پزشکی نیز در کشورهای مختلف امکانپذیر است و معمولا پس از گذراندن مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد با ارائه یک نوآوری و خلاقیت به شکل پایاننامه (که در برخی از کشورها با گذراندن کلاسهایی همراه است)، مدرک دکتری به فرد تعلق میگیرد.
با توجه به جمعیت جوان ایران و علاقه و پتانسیل زیاد این نسل به تحصیلات دانشگاهی، و به خصوص اشتیاقی که طی سالهای اخیر به ادامه تحصیل در کشورهای پیشرفته و بهویژه کانادا از خود نشان دادهاند، یکی از سوالات اصلی که در ذهن جوانان و خانوادههای آنان شکل میگیرد مناسبترین سطح تحصیلی برای یافتن شغلی مناسب است. چرا که تجربه نشان داده است که با بالا رفتن سطح تحصیلات بخت یافتن کار _ به ویژه در کشورهایی همچون کانادا و امریکا و بالاخص پس از شروع دوران رکود اقتصادی_ برای مهاجرین کاهش مییابد!
منتقدان و تحلیلگران در سال گذشته چندین مقاله دربارهی لزوم بازبینی در قوانین پذیرش، آموزش و فارغالتحصیلی در مقطع دکتری در کشورهای غربی، منتشر کردهاند. هرچند این مقالات نمیتوانند مراجعی جامع و کاملی باشند، چرا که هر کشور با توجه به نیازهای جامعهی خود باید نظام آموزشی خاص خود را طراحی نماید و اقتصاد و رشد جمعیت هر کشور شرایط خاص خود را دارد. اما نمیشود انکار کرد که در سالهای اخیر بسیاری از دانشگاههای کشورهای پیشرفته برای کسب درآمد و شهرت بیشتر تبدیل به کارخانههایی برای تولید مدارک آکادمیک به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی شدهاند. رشد جمعیت جوان در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه، در کنار سطح کیفی و گاهی کمی نامناسب دانشگاهها در این کشورها، میل ادامه تحصیل این نسل را در کشورهای پیشرفته هر روز بیشتر میکند. این در حالی است که درآمد حاصل از دانشجویان بینالمللی برای دانشگاههای امریکای شمالی شاهرگ اصلی حیات بسیاری از آنها محسوب میگردد. اما بسیاری از دانشجویان خارجی (بینالمللی) پس از پایان تحصیلات به کشورهای خود بازنمیگردند! این مساله به ویژه در امریکای شمالی که امکان اخذ اقامت پس از پایان تحصیلات بیش از کشورهای اروپایی است تا جایی پیش رفته که برخی معتقدند این موضوع دولتهای کشورهای امریکا و کانادا را برای ایجاد شغل برای این افراد به دردسر انداخته است.
برخی دیگر از منتقدان بر این باورند که پذیرش بیش از حد دانشجو و در واقع تولید بیش از حد مدرک دکتری باعث پایین آمدن سطح کیفی این مدرک شده و به خاطر تعداد زیاد دانشجو در این مقطع، گاهی پروژهها و پژوهشهایی که ارزش چندانی ندارند به عنوان پایاننامهی یک دانشجوی دکتری انتخاب میشود. این انتقادات به جایی رسیده که گروهها و منتقدان تندروتری مانند مارک تیلور که یکی از اساتید دانشگاه کلمبیا در نیویورک است، از دولتها و دانشگاهها خواستهاند در صورتی که قادر به اصلاح نظام آموزشی مقطع دکتری نیستند، این مقطع را کلا از نظام آموزشی خود حذف کنند.
اما بهجز جنبه کیفی این مدرک تحصیلی، آینده شغلی فارغالتحصیلان مقطع دکتری از معضلاتی است که دولتها هر روز بیش از پیش با آن دست و پنجه نرم میکنند. این در حالی است که دو کشور کانادا و امریکا اساسا به خاطر نیاز به نیروی کار، مهاجر میپذیرند. به هر روی طی این مقاله در این مورد نگاه آماری خواهیم داشت و در پایان قضاوت را به خواننده وا میگذاریم.
عدم توازن میان نیاز و تولید
در بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۸، تعداد کسانی که در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) مدرک دکتری دریافت کردهاند ۴۰% افزایش پیدا کرده است و اثری از کاهش این نرخ رشد دیده نمیشود. گرچه بسیاری از کشورها میخواهند تعداد افراد دارای تحصیلات تکمیلی در جامعه خود افزایش پیدا کند و اعتقاد دارند نیروی کار تحصیلکرده کلید رشد اقتصادی کشور است، اما در اکثر نقاط جهان، فارغالتحصیلان دکتری در رشتههای علوم، فرصت استفاده از تمامی توانایی و صلاحیت خود را نمییابند.
کشور چین دارای بیشترین رشد آمار فارغالتحصیلان در مقطع دکتری است و در سال ۲۰۰۸ بیش از ۴۹ هزار نفر در این کشور مدرک دکتری دریافت کردهاند. از سوی دیگر هند از جمله کشورهایی است که میزان دریافتکنندگان مدرک دکتری در آن بسیار کمتر از میزان نیاز جامعه است. و با وجود این که در سالهای اخیر تعداد فارغالتحصیلان مقطع دکتری در این کشور رشد قابل توجهی داشته، ولی همچنان نیازهای این کشور تامین نشده است. در بین کشورهای پیشرفته تنها کشوری که میزان رشد فارغالتحصیلان مقطع دکتری طی ده سال گذشته در آن صفر بوده و _ در حالی که نیازهای کشور نیز کاملا مرتفع شده است_ بازار کار مناسبی برای فارغالتحصیلان فراهم است، کشور صنعتی آلمان با سالانه بیش از ۲۵۰۰۰ فارغالتحصیل دکتری میباشد. این کشور طی بیست سال گذشته و با یک تغییر کلی و اساسی در سیستم آموزشی خود، وضعیت بسیار پایداری را در کنترلِ دارندگان مدرک دکتری و بازار کار ایجاد کرده است. بازار کار صنعتی در این کشور به شیوهای است که در نهایت تنها ۶% از فارغالتحصیلانِ مقطع دکتری در مراکز آموزشی و دانشگاهی استخدام میشوند و مابقی در صنایع به کارهای تحقیقاتی میپردازند.
شما می توانید متن کامل این گزارش را در شماره یازدهم مجله ی پرنیان کانادا بخوانید.